مادر_آگاه
قصه برکت
یه روز مورچهای تو جنگل داشت قدم میزد که بارون گرفت، مورچه هرجا میرفت بارون خیسش میکرد تا یه قارچ رو دید و زیرش پناه گرفت.
مورچه بقیه حیوونها رو هم دعوت میکرد که زیر قارچ بیان و خیس نشن، تا اینکه زیر قارچ پر شد!
اما قارچ شروع کرد به بزرگ شدن، هرچی مورچه بیشتر دعوت میکرد قارچ بزرگتر میشد، تا جایی که آخر سر بارون قطع شد و حیوونا از زیر قارچ اومدن بیرون ...
این قصه کوتاه رو برای بچههاتون بخونید و اونها رو با مفهوم «برکت» آشنا کنید./تبیان