مادر_آگاه : قصه برکت

https://uupload.ir/files/8rnd_%D9%82%D8%B5%D9%87_%D8%A8%D8%B1%DA%A9%D8%AA.jpg

مادر_آگاه

قصه برکت

یه روز مورچه‌ای تو جنگل داشت قدم میزد که بارون گرفت، مورچه هرجا میرفت بارون خیسش می‌کرد تا یه قارچ رو دید و زیرش پناه گرفت.

مورچه بقیه حیوون‌ها رو هم دعوت می‌کرد که زیر قارچ بیان و خیس نشن، تا اینکه زیر قارچ پر شد!

‏اما قارچ شروع کرد به بزرگ شدن، هرچی مورچه بیشتر دعوت می‌کرد قارچ بزرگتر می‌شد، تا جایی که آخر سر بارون قطع شد و حیوونا از زیر قارچ اومدن بیرون ...

این قصه کوتاه رو برای بچه‌هاتون بخونید و اونها رو با مفهوم «برکت» آشنا کنید./تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.