پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: برای زن، سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانهاش، لباسش را جمع و فشرده کند.
(محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص ۱۹ )
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند.
(وسایل الشیعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱)
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است.
(بحار، ج ۱۰۴، ص ۳۳ / قرب الاسناد، ص ۴۰)
رسول خدا (ص) فرمودهاند:
هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمیگذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمیکند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است. برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت میکند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ میشود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت میکنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.
(مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید، که زنان هرچه پوشیدهتر باشند، سعادتمندتر هستند.
(سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸)
چند راهکار عملی برای مواجهه با #کودک_بد_غذا:
اول از همه سعی کنید نمونه خوبی برای فرزندتان باشید. کودکان رفتار بزرگترها را تقلید میکنند.
مقاومت کردن در برابر کودک زمانی که بر خوردن غذای ناسالم و یا هلههوله پافشاری میکند کار بسیار دشواری است. اما نتایج ارزشمندی دارد.
برای خوردن غذا با کودک خود چانه نزنید. غذا را برایش آماده کنید و جلویش بگذارید و او را رها کنید تا بخورد و اگر هم نخورد به او اجازه دهید که گرسنگی خود را تحمل کند.
تا حد امکان شرایطی را فراهم کنید و اجازه دهید که کودک شما در آشپزخانه در امور آشپزی تا جایی که مناسب سن و توانایی اوست به شما کمک کند. اینکار علاوه بر سرگرمی و تقویت مهارتهای کودک انگیزه و علاقه او را به غذا خوردن بیشتر میکند.
محبت افراطی نکنیم.
نهی از زیاده روی در محبت میتواند اشاره به برخی از کارها باشد که نه تنها واقعیت آن محبت نیست؛ بلکه جفا در حق فرزند است.
مثلاً به اسم محبت، استقلال را از بچهها بگیریم؛ به گونهای که در انجام کارهای خود به قدری وابسته به والدین باشند که از عهدهٔ کارهای خودشان برنیایند یا به بهانهٔ محبت، اجازهٔ هر کاری را به آنها بدهیم؛ حتی کارهایی که برایشان خطرناک است، چه خطر جسمی و چه خطر روحی.
گاهی فرزند کار اشتباهی انجام می دهد که به برخورد تند از سوی ما نیاز دارد؛ اما محبت اجازهٔ تندی به ما نمی دهد. این دلسوزی خود نوعی افراط در محبت محسوب می شود.
گاهی هم مادر باید کار زشت فرزند را به پدر اطلاع دهد تا او از اقتدار خویش برای بازداشتن فرزند از آن کار استفاده کند؛ اما محبت، به او اجازهٔ چنین کاری را نمیدهد و فرزند هم در آن کار زشت، پیشروی میکند. این هم افراط در محبت است.