بچه که بودیم
بهتر میدانستیم چطور باید از
داشته هایمان مواظبت کنیم و برایشان بجنگیم
بهتر بلد بودیم دوست داشتن واقعی را
شاید اندازه ی سن مان نبود اما عشق و وفاداری را خوب می شناختیم
فرقی نمیکرد آنچه داشتیم
پدر و مادر باشد
دوست باشد، دوچرخه یا عروسک
توپ یا مداد رنگی
هر چه بود سهم ما بود
دوست داشتنی بود
و با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکردیم
آن روزها نمیدانستیم خستگی یعنی چه،
دلزده گی یعنی چه
نه اهل رها کردن بودیم
نه تنهایی ترجیح مان بود و نه فرار راه نجات
حالا اما،
ما همان بچه ها هستیم
که حتی روزی فکرش را هم نمیکردیم
کمی قد کشیدن و بزرگ شدن
اینهمه دنیای مان را عوض کند...
اینطوری با دخترهایتان رفیق شوید!
هرکاری از دستمان برمیآمده کردیم. لقمه حلال، آرامش، مدرسه خوب، خوراک خوب، پوشاک خوب، اما دخترم سرکش است و گوشش بدهکار حرفهای من و مادرش نیست. اصلاً انگار حرفهای ما را نمیشنود. این شکایت برای شما غریبه نیست! حتماً از اطرافیانتان شنیدهاید.
در گام اول باید بدانید که محبتکردن فقط به قربانصدقهرفتن و اینکه بچهمان لبتر کند و هرچه بخواهد برایش بخریم نیست. ایجاد یک رابطه دوستانه با فرزند اصولی دارد که پدر و مادرها گاهی از اصلیترین آن غافلند.