(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده
(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

مشخصات آدم‌هایی که از کارشون لذت می‌برن

https://s4.uupload.ir/files/%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5%D8%A7%D8%AA_opf4.jpg

مشخصات آدم‌هایی که از کارشون لذت می‌برن

قانون نانوشته‌ای که برای همه وجود داره اینه که از یه سنی به بعد، خواه ناخواه باید کار کنیم. هر کسی دلایل خودش رو برای این موضوع داره، ولی چیزی که بین همه مشترکه این الزام به کار کردن هست.

ماها به طور معمول ۸ یا ۹ ساعت از روزمون رو در محل کار می‌گذرونیم و این زمان بخش زیادی از ساعت‌هایی رو که بیدار هستیم تشکیل میده. چرا باید این همه وقت از روزمون رو به کاری که ازش لذت نمی‌بریم اختصاص بدیم؟ ما ویژگی‌های آدم‌هایی رو که از کارشون لذت میبرن رو براتون نوشتیم. اگه این ویژگی‌ها رو دارید، بهتون تبریک می‌گیم، اما اگه این ویژگی‌ها رو ندارید، کمی جسارت به خرج بدین و برین دنبال یه کار دیگه. اگه یه مدیر هستید، این ویژگی‌ها رو در مورد کارکنان شرکتتون چک کنید./تبیان

روز بدون غیبت

https://s4.uupload.ir/files/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86_0a01.jpg

روز بدون غیبت

وقتی یک نفر بین جمعمون نیست و در موردش حرف میزنیم یا در موردش حرفی می‌شنویم میشه غیبت کردن!

امروز بیایم به هیچ عنوان در این موقعیت بد و زشت قرار نگیریم. یک امروز رو تمرین کنیم ببینیم دنیامون بدون غیبت کردن چطوری میشه و چه تغییراتی می‌کنه؟ شاید سخت باشه اما بخاطر آرامش روح و فکرمون می‌تونیم از پسش بر بیایم.

وقتی غیبت می‌کنیم دور سر خودمون و دور سر طرف مقابل صحبت دوتا ابر سیاه تشکیل میشه پر از انرژی منفی و زشت که هی بزرگ و بزرگتر میشه وکم کم همه وجودمون رو می‌گیره.

غیبت کردن باعث میشه همیشه ته ته دلتون عذاب وجدانی مربوط به اون فردی که در موردش صحبت کردین بمونه،یه حس سنگینی که بی‌خود و بی‌جهت باید همه جا با خودتون بکشیدش و تا روزی که از طرف عذرخواهی نکردین دلتون سبک نمیشه.

امروز اجازه ندین هیچ کسی پیش شما ازیه نفر دیگه حرف بزنه.اگر در این موقعیت قرار گرفتین،در صلح و آرامش و باروی خوش به طرف مقابلتون بگین «امروز می‌خوام نه غیبت کنم و نه غیبت بشنوم!»به همین آسونی اجازه نمی‌دین هیچ بار ودینی روی گردن شما بمونه وتازه به طرف مقابلتون هم تلنگر میزنین که غیبت کردن کار خوبی نیست. /تبیان

#فرزنداری بچه‌ها بدون بازی، مغزشون رشد نمی‌کنه

https://s4.uupload.ir/files/%D8%A8%DA%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7_v4na.jpg

#فرزنداری

بچه‌ها بدون بازی، مغزشون رشد نمی‌کنه

بچه‌ها با بازی روابط بین پدیده‌ها رو کشف و نسبت به دنیای اطرافشون شناخت پیدا می‌کنند.

بدون دخالت‌های مستقیم در بازیشون و امر و نهی‌های مکرر، این زمینه رشد رو واسشون فراهم کنید.تبیان

#فرزندداری بچه‌ای که هیجان‌هاش رو نمی‌شناسه، بی‌مهارت بار میاد

#فرزندداری

بچه‌ای که هیجان‌هاش رو نمی‌شناسه، بی‌مهارت بار میاد

ملیحه تقوی، روانشناس و روان درمانگر میگه وقتی می‌خوایم بریم سفر اول از همه به فکر جمع کردن ساک سفر بچه‌مون هستیم تا همه اون چیزایی که ممکنه بهش احتیاج پیدا کنه رو همراه‌مون داشته باشیم.

بچه‌ها توی سفر زندگی هم به یک کوله‌پشتی پر از مهارت‌های گوناگون نیاز دارن تا تو موقعیت‌های مختلف بهش سر بزنن و از مهارت مورد نیازشون استفاده کنن.

«شناسایی هیجان‌ها» اولین مهارتی هست که توی این کوله پشتی باید قرار بدیم.

تو سنین پیش از دبستان انتظار داریم بچه‌ها هیجان‌های اصلی رو بشناسن و بتونن از روی سرنخ‌ها اون‌ها رو شناسایی کنن.

خب حالا چطوری به کوچولوهای دلبندمون کمک کنیم تا هیجان هاشونو بشناسن؟!

شناسایی سرنخ‌های بدنی و رفتاری در سنین پیش دبستانی و شناسایی سرنخ‌های فکری در سنین دبستانی و بالاتر.

سرنخ‌های بدنی هیجان‌ها مثل افزایش ضربان قلب، تعریق، دل پیچه، مشت کردن دست‌ها، لرزش و ...

سرنخ‌های رفتاری هیجان‌ها مثل: مشت زدن، هل دادن، پرتاب کردن اشیا، داد زدن، کتک زدن، له کردن، گریه کردن، آسیب رسوندن به خود.

سرنخ‌های بدنی و رفتاری رو متناسب با نوع هیجان و رفتار ناشی از اون آموزش بدین و تو موقعیت‌های روزمره زندگی در مورد هیجان‌ها  صحبت کنین.

مثلا:«از این که می‌خوایم بریم شهربازی خیلی خوشحالی» یا «به نظر می‌رسه وقتی برادرت کنترل تلویزیون و از دستت قاپید عصبانی شدی».

از کلمه‌های ساده برای بیان هیجان‌ها استفاده کنین و به مرور که بچه‌ها بزرگتر می‌شن از کلمه‌های پیچیده‌تر استفاده کنین.

مثلا غم و ترس برای پیش دبستانی و رنجش و آزردگی و حسادت برای سنین بالاتر.

هیجان‌ها رو نام گذاری کنین.

خیلی از مواقع بچه‌ها برای بیان هیجان‌های قوی‌ای که تجربه می‌کنن از کلمه‌ی «ناراحت» استفاده می‌کنن. به هیجان‌های بچه‌ها نام صحیح بدین.

مثلا بچه‌ی شما گریه کنان میاد پیشتون. وقتی ازش می‌پرسین چی شده؟ می‌گه بچه‌ها من رو توی بازی راه ندادن و خیلی ناراحتم". اینجا می‌تونین بگین: «به نظر می‌رسه این کار بچه‌ها غمگینت کرده».

برای بچه‌ها الگوهای خوبی باشین.

مثلا وقتی زمان زیادی رو پشت چراغ قرمز بودین و بعد از سبز شدن چراغ، ماشین جلویی هنوز حرکت نکرده، به جای استفاده از بوق ممتد بگین: «از اینکه ماشین جلویی حرکت نمی‌کنه خیلی عصبانیم».

وقتی بچه‌ها احساسات خودشونو به درستی بیان می‌کنن اونها رو تشویق کنین.

مثلا: «من وقتی دیدم به جای دعوا کردن با برادرت بهش گفتی از دستش عصبانی شدی، خیلی کیف کردم».

شما چه تجربه‌ی آموزنده‌ای در این باره دارین؟

تبیان