سبک_زندگی
با خواهرت شوخی کن، بغلش کن، پشتش باش، حمایتش کن و احترامش رو حفظ کن.
داداشتو
محکم بزن به سَر شونش و بگو مخلصیم، هواشو داشته باش خصوصا وقتی تنهاست و کمک نیاز داره.
مامانتو
کاری کن پیش دوستاش پُزتو بده، کیف کنه از داشتنت، واسش هدیه بخر، ازش بخواه دعات کنه.
باباتو
بغل کن، چاییشو بده دستش، بگو برات از تجربههاش بگه، بشین پای حرفش و خاطرههاش، گاهی هم دستاش رو ببوس.
دوستت
اگه تنهاست، اگه غم داره تو دلش، اگه مشکلی داره، تو هواشو داشته باش و تنهاش نذار...
همسرت
رو بغل کن بهش بگو چقدر دوستش داری، اگه از دستش دلگیری به این فکر کن که اون توی تمام آدمای دنیا تو رو برای ادامه زندگی انتخاب کرده، ازش تشکر کن و بهش وفادار باش.
باور کنیم
روزی هزار بار میمیره، کسی که فکر میکنه برای کسی مهم نیست.
هوایِ هم رو داشته باشیم، حتما بهتر میشه.
شاید یه روز دیگه وقت نباشه.
شاید ما نباشیم
شاید اون نباشه
و دیدنش آرزومون بشه
وقت کمه! /تبیان
بداههی شاعران راهراه
به مناسبت ولادت باسعادت حضرت ولیعصر
عجل الله تعالی فرجه الشریف
تو معنی خوش نوری به قلب تاریکی
تو عطر خوب بهاری به مژدهی تقویم
بیا که اهل زمین خستهاند و منتظرند
شود امور جهان با نگاه تو تنظیم
ردیف مطلع خود را گرفتهام «مهدی»
تمام قافیهها را گرفتهام باران
بیاد نام نکویت نشستهام تا صبح
تمام ثانیهها را شمردهام با آن
بدون روی تو دنیا چقدر دلگیر است
زمانه میل به نابودی و عدم دارد
تو آرزوی بزرگی که قلبهای همه
تو را، تو را فقط، ای نورِ عشق، کم دارد!
نگاهمان شده خیس از بهار بیرویت
ببین که ابر بهاری چه کرده با یاران
نسیم عطر حضورت اگر چه پیچیده
ولی ندیده نگاری تو را در این بستان
شکوفه نام تو را تا شنید پیدا شد
و شوقِ تا تو رسیدن، به رود جریان داد
طنین ندبهی هر جمعه بود در دل ابر
غمش زبانه کشید و به شهر، باران داد
صدای چکچک باران بریده صبر مرا
شبیه آنکه بکوبد به پنجره تقتق
خدا کند که بیایی پس از هزاران سال
که ذکر منتظران تو نیست الّا «حق»
دل گرفتهی ما و هوای دیدنتان
زمانه گوش به زنگ صدایتان آقا
بیا که با تو جهان زندگی ز سر گیرد
تمام هستی عالم فدایتان آقا
چه میشود اگر امسال این ندا برسد
که وقت مستی دلگشتگان شیدا شد
در آسمان هدایت نماند ابر فراق
و روی ماه شب چارده هویدا شد
تو قائمی که جهان را نجات خواهیداد
غمی که بر دل دنیا نشسته را بردار
بهار بی تو چگونه همیشگی بشود
قدم به چشم زمین با سلام خود بگذار
میان بحر بلا کشتی نجاتی تو
بیا و دست مرا هم بگیر آقا جان
کرم نما و قدم روی چشم ما بگذار
شدند هر چه جوان بود، پیر آقا جان!
مگیر خرده به ما در طریق وصل ای دوست
که گه به هروله آییم و گاه میلنگیم
میان دُر صفتان نیست جایمان، اما
خوشیم بر سر کوی توییم اگر سنگیم
بداهه سرایان:
محمد صفایی نویسی
احمد رفیعی وردنجانی
زهرا آراسته نیا
مهدی امام رضایی
صامره حبیبی
محمود حسنی مقدس
فریبا رئیسی، طاهره ابراهیم نژاد
ماندم که آخرش کرونا را چه میکنند؟
بعدش، بلا به دور! که با ما چه میکنند!
دیدی در آن میانه چه کردند با حقوق؟
بعد از کویدنوزده اینها چه میکنند؟
در فکر ماندهام که پس از این، معلمان
با حجم تنبلان تنآسا چه میکنند؟
با نرخ رو به رشد خَران دوشاخدار
با رشد شاخهای اینستا چه میکنند؟
زیبارُخان و سیکسپکان و فشنروان
با طول و عرض و قطر شکمها چه میکنند؟
با سیزدهبهدر که نشد نحسیاش به در
با کوه و دشت و جنگل و صحرا چه میکنند؟
آنها که اعتقاد به آجیل داشتند
نه ماه بعد در شب یلدا چه میکنند؟
«در خانه، روی مبل و تشک» روز خوب ماست
ویروسهای روز مبادا چه میکنند؟
زیباکلام زل زده توی افق که: «آه!
این مردهها درون اروپا چه میکنند؟»
اصلا از این به بعد بگو لیسههای غرب
با کوب کله و توک تیپا چه میکنند؟
با آبروی ریختهی ماسککشروان
یا با کمکرسانی کوبا چه میکنند؟
اصلا بگو که علمگرایان دینستیز
در اجتماعِ توی کلیسا چه میکنند؟
حالا که در جواب تمام سوالهام
پاسخ ندادهای که «چرا» یا «چه میکنند»،
این را بگو که شیر یلان بیست سال بعد
با اورشلیم و رایشون و حیفا چه میکنند؟
امین شفیعی
وطنز | بهترین شعرهای طنز
کلیپ شعر دوش طنز
نون چیز مهمیست در این گنبد گردون
اندازهی گردو بشود گردون، بینون
نون را که اگر بر سرجایش بگذارند
قارون کمرش بشکند از دیدن قانون
محزون نشو از وسعت سوراخ دو جیبت
چون فقر نیفتاده که از جیب تو بیرون!
صد شکر که ما نیز مقرب شدگانیم
از اینکه بلا روی بلا میشود افزون
این تاج تقرب که فلک بر سرمان زد
باشد همه مدیون وزیران فریدون
ما هرچه که خوردیم و نخوردیم از آنهاست
از خیل وکیلان و وزیران همه ممنون!
از تخم کدو نیز بیاید عمل انگور
گر چند صباحی بشوی همدم افیون!
صابون به دل خویش نزن روز و شب ای دوست!
انگار نداری خبر از قیمت صابون؟!
اکنون بنگر قیمت صابون به کجا رفت
اکنون نه، که اکنون نه، که اکنون نه، که اکنون
ملیحه رجایی
طنز | بهترین شعرهای طنز
بهار آش بار بذارین
بهار فصل کم خوریه. البته تو طب سنتی سفارش شده که باید با غذاهایی که حجم زیاد ولی کالری کمی دارن مثل سبزیجات و میوههای فصل، دستگاه گوارش رو فریب بدین.
یکی دیگه از توصیهها مصرف آشهاییه که مناسب فصل بهارن و به پاکسازی بدن کمک میکنن؛ مثل:
آش غوره: که با مقدار خیلی کمی گوشت آبپز و سبزیجاتی مثل کدو، گشنیز، اسفناج و یک قاشق غذاخوری عدس و جو و برنج، پخته میشه و تو دقایق آخر بهش آبغوره اضافه میشه. افراد با مزاج گرم و تر میتونن آش رو بدون گوشت بپزن.
آش سماق: روش تهیهش مثل آش غوره هست که بهجای آبغوره، سماق استفاده میشه. در آش سماق میشه چغندر و هویج هم اضافه کرد و در صورت تمایل کمی گوشت قلقلی توش ریخت. افراد دچار یبوست خوبه موقع مصرف آش سماق و آش غوره توش کمی روغنزیتون بریزن و بخورن.
آشهای ملین ترش مثل آلو و تمرهندی: این آشها رو آبکی و به همراه روغن بادام یا زیتون درست کنید تا به پاکسازی بدن و کبدتون کمک کنه.
دیگر آشها: آش شبدر و قرهقروت، آش کاسنی و آش دوغ با حبوبات کم و سبزیجات زیاد. /تبیان