(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده
(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

#فرزندداری بچه‌ای که هیجان‌هاش رو نمی‌شناسه، بی‌مهارت بار میاد

#فرزندداری

بچه‌ای که هیجان‌هاش رو نمی‌شناسه، بی‌مهارت بار میاد

ملیحه تقوی، روانشناس و روان درمانگر میگه وقتی می‌خوایم بریم سفر اول از همه به فکر جمع کردن ساک سفر بچه‌مون هستیم تا همه اون چیزایی که ممکنه بهش احتیاج پیدا کنه رو همراه‌مون داشته باشیم.

بچه‌ها توی سفر زندگی هم به یک کوله‌پشتی پر از مهارت‌های گوناگون نیاز دارن تا تو موقعیت‌های مختلف بهش سر بزنن و از مهارت مورد نیازشون استفاده کنن.

«شناسایی هیجان‌ها» اولین مهارتی هست که توی این کوله پشتی باید قرار بدیم.

تو سنین پیش از دبستان انتظار داریم بچه‌ها هیجان‌های اصلی رو بشناسن و بتونن از روی سرنخ‌ها اون‌ها رو شناسایی کنن.

خب حالا چطوری به کوچولوهای دلبندمون کمک کنیم تا هیجان هاشونو بشناسن؟!

شناسایی سرنخ‌های بدنی و رفتاری در سنین پیش دبستانی و شناسایی سرنخ‌های فکری در سنین دبستانی و بالاتر.

سرنخ‌های بدنی هیجان‌ها مثل افزایش ضربان قلب، تعریق، دل پیچه، مشت کردن دست‌ها، لرزش و ...

سرنخ‌های رفتاری هیجان‌ها مثل: مشت زدن، هل دادن، پرتاب کردن اشیا، داد زدن، کتک زدن، له کردن، گریه کردن، آسیب رسوندن به خود.

سرنخ‌های بدنی و رفتاری رو متناسب با نوع هیجان و رفتار ناشی از اون آموزش بدین و تو موقعیت‌های روزمره زندگی در مورد هیجان‌ها  صحبت کنین.

مثلا:«از این که می‌خوایم بریم شهربازی خیلی خوشحالی» یا «به نظر می‌رسه وقتی برادرت کنترل تلویزیون و از دستت قاپید عصبانی شدی».

از کلمه‌های ساده برای بیان هیجان‌ها استفاده کنین و به مرور که بچه‌ها بزرگتر می‌شن از کلمه‌های پیچیده‌تر استفاده کنین.

مثلا غم و ترس برای پیش دبستانی و رنجش و آزردگی و حسادت برای سنین بالاتر.

هیجان‌ها رو نام گذاری کنین.

خیلی از مواقع بچه‌ها برای بیان هیجان‌های قوی‌ای که تجربه می‌کنن از کلمه‌ی «ناراحت» استفاده می‌کنن. به هیجان‌های بچه‌ها نام صحیح بدین.

مثلا بچه‌ی شما گریه کنان میاد پیشتون. وقتی ازش می‌پرسین چی شده؟ می‌گه بچه‌ها من رو توی بازی راه ندادن و خیلی ناراحتم". اینجا می‌تونین بگین: «به نظر می‌رسه این کار بچه‌ها غمگینت کرده».

برای بچه‌ها الگوهای خوبی باشین.

مثلا وقتی زمان زیادی رو پشت چراغ قرمز بودین و بعد از سبز شدن چراغ، ماشین جلویی هنوز حرکت نکرده، به جای استفاده از بوق ممتد بگین: «از اینکه ماشین جلویی حرکت نمی‌کنه خیلی عصبانیم».

وقتی بچه‌ها احساسات خودشونو به درستی بیان می‌کنن اونها رو تشویق کنین.

مثلا: «من وقتی دیدم به جای دعوا کردن با برادرت بهش گفتی از دستش عصبانی شدی، خیلی کیف کردم».

شما چه تجربه‌ی آموزنده‌ای در این باره دارین؟

تبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.