(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده
(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

(کانون خانواده) دروغ بزرگترین دشمن کانون خانواده

مفاهیم_مذهبی کودکان باید با مفاهیم مذهبی آشنا شوند اما باید این نکات را در انتقال مفاهیم رعایت کرد

مفاهیم_مذهبی

کودکان باید با مفاهیم مذهبی آشنا شوند اما باید این نکات را در انتقال مفاهیم رعایت کرد

مفاهیم ساده تر را برای انتقال انتخاب کنید، ذهن انها هنوز کشش مسائل پیچیده را ندارد.

از قالب های غیر مستقیم مانند شعر و داستان و انیمیشن برای انتقال مفاهیم استفاده کنید.

از بیان مفاهیمی که روح کودکانه را می آزارد مثل تشریح دقیق جنایات کربلا در دوران کودکی فعلا بپرهیزید. همین که در قالب داشتان یا شعر به صورت اجمالی به کودک منتقل شود که امام حسین خوب بوده و یزید بد فعلا کافی است.

تفاوت صحبت کردن با دختر بچه ها و پسر بچه ها:

تفاوت صحبت کردن با دختر بچه ها و پسر بچه ها:

_وقتی با پسرتان صحبت می‌کنید، جملات واضح،منطقی و به دور ازهر توضیح اضافی و حاشیه را انتخاب کنید ،چون پسرها از توضیحات اضافی و مکالمات طولانی کلافه شده و شروع به لجبازی میکنند.

_اما وقتی با دخترتان صحبت میکنید بیشتر با کلمات بازی کنید و مکالمه تان را طولانی تر کنید و از مثالهای زیادی استفاده کنید و صحبتهایتان را با بازیهای دخترانه همراه کنید دختر بچه ها با صحبتهای طولانی شاد و سرگرم میشوند.

به همین دلیل است که در طول تاریخ ثابت شده که خانومها بیشتر از آقایان صحبت میکنند و استهلاک استخوان فک خانمها بیشتر از آقایان است

بازی‌های ویدئویی کودکان را دچار اختلال وسواس می‌کند

https://s2.uupload.ir/files/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_w08j.jpg

بازی‌های ویدئویی کودکان را دچار اختلال وسواس می‌کند

محققان در پژوهش اخیر خود دریافتند، هر ساعتی که کودک در روز به بازی‌های ویدیوئی یا تماشای ویدئوهای یوتیوب می‌گذراند، خطر ابتلا به اختلال وسواس فکری عملی را تا ۱۳ درصد افزایش می‌دهد.

گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنه

گفت : زندگی مثه نخ کردن سوزنه

یه وقتایی بلد نیستی چیزی رو بدوزی، ولی چشمات انقد

خوب کار میکنه که همون بار اول سوزن رو نخ میکنی،

اما هر چی پخته تر میشی،هر چی بیشتر یاد میگیری

چجوری بدوزی، چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی،تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.

گفتم : خب یعنی نمیشه یه وقتی برسه که هم بلد باشی بدوزی،

هم چشات اونقد سو داشته باشن که سوزن رو نخ کنی؟

گفت: چرا، میشه، خوبم میشه اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.

گفتم چطور مگه؟

گفت : آخه مشکل اینجاست،وقتی که هم بلدی بدوزی،هم چشات سو داره،تازه اون موقع میفهمی نه نخ داری، نه سوزن ...

در ستایش زندگی بچه های نسل قدیم، همین بس هر چه بود خوش بودیم ،

https://s2.uupload.ir/files/%D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%B4_i8rn.jpg

در ستایش زندگی بچه های نسل قدیم، همین بس  هر چه بود خوش بودیم ، جرات گفتن" اینو نمیخوام و اینو نمیخورم و تکالیفم رو بعدا انجام میدم و... نداشتیم.... جمعه ها جمعه بود به معنای واقعی کلمه، تابستون سر بازی ویدئویی جنگ و دعوایی بود ، تیله ها تو کیف مدرسه قاچاق حساب میشدن .انگشتر آبپاش رو اگه ناظم میدید اولیا میخواست فردا راس ساعت ۸، ساعت کاسیو لاکچری حساب میشد ، و جاروبرقی با آن صدای کر کننده روزهای جمعه ،بعدش بساط کباب کنار بابا ، فقط نگاه میکردیم و ادب جایی داشت ،هیچ کس از سفره نمی تونست غایب باشه ، فرمان مادر باید اطاعت میشد، همنشینی با پدر حرمت ویژه داشت ،" ها "گفتن به بزرگترها بی احترامی تلقی میشد و راس ده نیم ساعت خاموشی بود ،اول تکالیف بعد تلویزیون که آنهم هر برنامه ای را مناسب ما نمی دانستند . پیدا کردن اتفاقی تشتک "مجانی" نوشابه لذتی غیر قابل وصف بود،لذت پز دادنش برابر بود با فتح اورست ...ساده بودیم و شادیهایمان ساده ....