پیشگیری از خودکشی و حمایت همه جانبه از بازماندگان و خانواده های آنان
مقاله | پیشگیری از خودکشی و حمایت همه جانبه از بازماندگان و خانواده های آنان
۱۰ سپتامبر مقارن با ۱۹ شهریور روز جهانی پیشگیری از خودکشی است روزی و فرصتی برای بازاندیشی و تامل در باره اهمیت موضوع ، اسیب شناختی مسیرهای پیموده شده، درس آموزی از تجربیات گذشته و ترسیم مسیر پیش روی به صورت شفاف و مبتنی بر واقعیت در سایه تعامل و همافزایی منابع و ظرفیت ها برای پیشگیری از موارد اقدام به خودکشی و حمایت همه جانبه از بازماندگان و خانواده های آنان
خودکشی بعنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی با گستره جهانی است که هیج کشوری با هر درجه از رشد و توسعه از آثار و پیامدهای مخرب و زیانبار آن مصون نیست، هر چند حدود 77درصد از خودکشی ها در کشورهایی با سطح درآمد متوسط و پایین تر رخ می دهد،براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سالیانه بیش از 700 هزار نفر در جهان براثر خودکشی فوت می کنند یعنی وقوع یک خودکشی در هر 40 ثانیه و از این رو بعنوان 10 عامل اصلی مرگ و میر در دنیا شناخته شده است و نکته مهمتر آنکه این پدیده در طول دوران زندگی افراد رخ می دهد ،با اینحال بعضی از گروههای سنی در معرض ریسک و درجه مخاطره پذیری بالاتری نسبت به سایرین افراد قراردارند بعنوان مثال خودکشی چهارمین عامل منجر به مرگ در گروه سنی 15 تا 29 سال محسوب می شود. به تعبیری می توان گفت که شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در حال تغییر مداوم مانند تغییر سبک زندگی، افزایش شکاف نسلی، افزایش پدیده مهاجرت و رشد شهرنشینی، گسترش فضای مجازی ،عدم توسعه نامتوازن ، وقوع انواع حوادث طبیعی و انسان ساخت مانند زلزله، سیل، جنگ ها و تخاصمات نظامی، شیوع بیماریهای واگیردار مانند کرونا و.. سبب اختلال در نظم و یکپارچگی اجتماعی و رشد فردگرایی شده که خود این عوامل سبب بروز انواع آسیبهای روانی -اجتماعی از جمله خودکشی می گردد که پیامدهای جبران ناپذیری از جمله از دست رفتن سرمایه انسانی، از هم پاشیدگی خانواده ها، افزایش هزینه های درمانی ، حمایتی و مراقبتی، ایجاد روحیه یاس و دلمردگی در بخش مختلف جامعه و ... می شود.بنابراین همانطور که اشاره شد، هر چند خودکشی یک اقدام فردی است و نتیجه تصمیم فردی است که آگاهانه و عامدانه تصمیم می گیرد که به زندگی خود پایان دهد اما در عین حال دارای ریشه های عمیقی در سطوح خرد ، کلان و میانی زندگی اجتماعی است لذا برای پیشگیری و کنترل این آسیب نیز باید به مبانی و ریشه های مولد آن توجه عالمانه و سنجیده داشت.بعنوان مثال با اینکه ارتباط بین خودکشی و اختلال روانی در کشورهایی با درآمد سرانه بالا ثابت شده است لیکن بخشی از خودکشی ها بصورت ناگهانی و در زمان بحرانی بدلیل عدم توانایی مقابله با استرس های زندگی هم چون مشکلات مالی ، اختلال در روابط خانوادگی و زناشویی، وجود بیماریهای صعب العلاج و مزمن انجام می شود همان طور که تجربه تعارضات و تنش ها ناشی از خشونت ها، انزوا و کناره گیری از فعالیتهای متعارف و معمول زندگی قویا با خودکشی ارتباط دارد.
با توجه به انجام بررسیها و تجربیات ملی و جهانی ، می توان خودکشی را در دو مقوله کلی عوامل خطر و عوامل محافطت کننده و راهبردهای پیشگیری متناظر با آنها دسته بندی کرد که به اختصار اشاره می گردد:
- عوامل خطر:
- الف : سطح فردی
- -بیماریهای روانی بویژه اختلال خلقی
- -سوء مصرف الکل و مواد مخدر
- -سابقه اقدام به خودکشی
- -سابقه تروما و خشونت و آزار
- -ناامیدی
- ب : سطح خانوادگی
- -سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی
- کشمکش ها و تعارضات خانوادگی
- پ :سطح اجتماعی
- -موانع و محدودیتهای دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و سلامت روان
- -برچسب های وابسته به رفتارهای کمک خواهی
- -فقدان حمایتهای اجتماعی
- -دسترسی به ابزارهای کشنده( اقدام به خودکشی)
- -سرایت و تاثیر پذیری از سایر خودکشی ها
- عوامل محافظت کننده:
- الف :سطح فردی
- -مهارتهای زندگی( مهارتهای سازگاری، مهارتهای کمک خواهی و..)
- -تاب آوری، امید به آینده و احساس حمایت اجتماعی
- -باورهای مذهبی و فرهنگی مخالف خودکشی و مقوم صیانت نفس
- ب :سطح خانوادگی
- -احساس حمایت خانوادگی
- -ارتباطات و شبکه ارتباطات قوی خانوادگی
- پ :سطح اجتماعی
- -دسترسی به خدمات مراقبت و سلامت روان
- -احترام و توجه به رفتارهای کمک خواهی
- -حمایت اجتماع
نگاهی به آمارهای خودکشی در استان و کشور مبین این واقعیت است که ایران در رتیه کشورهایی با نرخ متوسط به پایین خودکشی در دنیا قرار داردهر چند که حتی یک مورد اقدام به خودکشی نیز مایه نگرانی است.
اقدامات راهبردی لازم برای پیشگیری و کنترل خودکشی:
-ایجاد محدودیت در دسترسی به ابزارها و وسایل خودکشی مانند داروهای روانگردان، قرص برنج و...
صدای فروپاشی جامعه را نمیشنوید؟
سجاد بهزادی
یک طلاق به ازای هر دو ازدواج؛ صدای فروپاشی جامعه را نمی شنوید؟
براساس آمار اعلامی سازمان ثبت احوال کشور، در استانهای تهران، البرز و مازندران به ازای هر دو ازدواج، یک طلاق صورت میگیرد، به طوری که نسبت ازدواج به طلاق در دو استان تهران و البرز پایینترین تعداد در سطح کشور است.
یک فقیر مطلق به ازای هر سه ایرانی؛ صدای فروپاشی جامعه را نمی شنوید؟
گزارش پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان نشان میدهد؛ در سال های اخیر، مساحت زیر خط فقر به شدت افزایش یافته تا جایی که از هر سه نفر در ایران، یک نفر فقیر است؛ تازه باید در نظر داشته باشیم که در این پایش، شاغلان فقیر را در نظر نگرفتهاند؛ که اگر در نظر گرفته شود، از آن دو نفر، یک نفر دیگر نیز قطعاً فقیر واقعی است.
یک ترک تحصیل از هر سه دانش آموز؛ صدای فروپاشی جامعه را نمی شنوید؟
تا آغاز سال تحصیلی جدید یعنی ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ فقط یک هفته باقیست، اما سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور اعلام کرد "هنوز ۲ میلیون و ۱۱۰ هزار دانشآموز نسبت به خرید اینترنتی کتابهای درسی خود اقدام نکردهاند."
امروز این سه آسیب و بحران، خانواده های ایرانی را به صورت جدی و فراگیر تهدید می کند. خانواده کوچک ترین ومهم ترین نهاد هر جامعه ای به شمار می رود که علیرغم همه بحران ها و دگرگونی هایی که با آن روبرو هست، اگرچه به قول آنتونی گیدنز "نمی توان گفت که در آستانه زوال وفروپاشی کامل قرار دارد" اما به شدت در معرض آسیب است و صدای فروپاشی آن از برخی جوامع به گوش می رسد.
بر اساس آمارها، یک سوم خانوارهای ایرانی، زیر خط فقر قرار دارند. برآورد خط فقر متوسط کشوری برای سال ۱۳۹۹، یک میلیون و ۲۵۴ هزار تومان به صورت سرانه بوده که نسبت به خط فقر سال ۱۳۹۸ رشد ۳۸ درصدی داشته است. افرادی که کمتر از میزان خط فقر درآمد داشتهاند، حدود یکسوم جمعیت را تشکیل دادهاند واین یعنی از هر سه نفر، یک نفر زیر خط فقر، درآمد داشته است.
کشوری که همین چند ماه پیش رئیس سازمان برنامه و بودجهاش ادعا میکرد هجدمین اقتصاد دنیاست، حالا در رتبه ۵۱ جهان قرار گرفته است. اکنون ایران جزو کشورهایی با درآمد سرانه پایین است. این یعنی اندازه اقتصاد ایران با حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت، نصف امارات، یک چهارم ترکیه و یک صدم آمریکاست!
کارشناسان علت این "آب رفتن" اقتصاد را افت شدید تولید ناخالص داخلی، تورم بالا، عدم سرمایهگذاری خارجی، افت جریان صادرات و واردات و قطع جریان سرمایه عنوان می کنند.
حال پرسش اساسی این است که آیا همه این آمارها و هشدارهایی که نسبت به فروپاشی جامعه داده می شود، همچنان سیاه نمایی ست؟ همه آمارهای آمده در متن این یادداشت، یا از منابع رسمی داخلی ویا مراجع معتبر جهانی است. آیا ما میتوانیم چشم وگوش خود را بر حقیقت وضعیت موجود جامعه ایران ببندیم وصدای این تَرکها را نشنویم که هشداری به از هم پاشی است؟
تله تکراری
یکی از دلایل مهم پیشروی وسواس اینه که فرد مبتلا، تو تله تکراری این افکار قرار میگیره.
اینطور که بیمار رفتار و حرکات وسواسیش رو بارها و بارها تکرار میکنه و همین باعث تقویت و تشدید این بیماری میشه.
اگر ما انتظار داریم با تکرار کارهای همیشگی به نتایج درست برسیم، باید بدونیم این فکر درستی نیست و در مسیر اشتباه قرار گرفتیم.
راه درمان دقیقا هممسیر نشدن و تکرار نکردن این عمله. اینکه بیمار میگه نمیتونه به تنهایی از پسش بربیاد درسته.
ولی باید بدونه که قطعا میتونه با کمک درمانگر توانا این مسیر رو آسونتر طی کنه.
نشانههای وسواس عملی
1 شستوشوی مکرر: مردم تنها همین کار رو وسواس میدونن و معمولا بین زنها بیشتره.
2 دقت بیش از حد: اینکه حتما باید از این سمت بشورم دستمو یا اینکه سعی داره حتی دکمهاش رو صاف کنه. این کار انگار به فرد آرامش میده.
3 شمردن: شمردن اینکه حتما باید تعداد یک چیز به عدد مشخصی برسه. مثل اینکه دوست داره نردهها رو بشماره و اصرار داره که اشتباهی هم صورت نگیره.
4 راه رفتن: شخص اصرار داره که راهی که میره طبق یک ضوابط خاص و مثلاً بین دو نقطه باشه.
بدترین و خطرناک ترین دلیل برای ازدواج آن است که «شهوتی» باشید.
گرسنگی جنسی هرگز دلیل موجهی برای ازدواج نیست. احساسات قلبی خود را از شهوت رانی جدا کنید. مطمئن باشید که آنها را با هم اشتباه نمی گیرید.
بسیاری از ما خود را در روابطی نادرست و ناسالم درگیر می کنیم فقط به این دلیل که شهوانی است. وقتی که جاذبه یا انرژی جنسی بر ما غالب شود، ما را به دردسر می اندازد و مجبوریم درد و رنج بسیاری را تحمل کنیم.
یک رابطه و ازدواج موفق سه رکن دارد: جاذبه جسمانی، تفاهم و تعهد. جاذبه جنسی بدون تفاهم و تعهد بجز دردسر و رنج ارمغانی نخواهد داشت.⛑